امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Perpetual

pərˈpetʃuəl pəˈpetʃuəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
همیشگی، ابدی، مدام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the perpetual torment of sinners in hell
- زجر ابدی گناهکاران در جهنم
- the perpetual noise of cars and city trains
- صدای پی‌در‌پی اتومبیل‌ها و قطارهای شهری
- the perpetual source of my inspiration
- منبع همیشگی الهام من
- the perpetual president of the club
- رئیس مادام‌العمر باشگاه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد perpetual

  1. adjective continual, lasting
    Synonyms:
    abiding ceaseless constant continued continuous endless enduring eternal everlasting going on immortal imperishable incessant infinite interminable intermittent never-ceasing never-ending perdurable perennial permanent persistent recurrent recurring reoccurring repeated repeating repetitious returning sempiternal unceasing unchanging undying unending unfailing uninterrupted unremitting without end
    Antonyms:
    brief ephemeral fleeting momentary temporary transient

ارجاع به لغت perpetual

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «perpetual» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/perpetual

لغات نزدیک perpetual

پیشنهاد بهبود معانی