آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Recurrent

rɪˈkɜrːənt rɪˈkʌrənt

معنی recurrent | جمله با recurrent

adjective

مکرر، تکراری، تکرارشونده

Her recurrent nightmares kept her awake at night.

کابوس‌های مکرر شبانه‌اش او را بیدار نگه می‌داشت.

The recurrent sound of waves crashing against the shore was soothing.

صدای تکرارشونده‌ی امواجی که به ساحل برخورد می‌کردند، آرامش‌بخش بود.

adjective

پزشکی عود‌کننده (ویژگی بیماری یا نشانه یا علامتی که پس از دوره‌های فروکش بازمی‌گردد)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The cancer showed signs of being recurrent.

سرطان علائم عودکننده را از خود نشان داد.

The doctor advised him to take precautions due to his history of recurrent sinus infections.

به دلیل سابقه‌ی عفونت‌های عودکننده‌ی سینوسی، پزشک به او توصیه کرد که اقدامات احتیاطی را انجام دهد.

adjective

کالبدشناسی بازگشتی، راجعه (عصب یا رگ خونی)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالبدشناسی

مشاهده

The recurrent nerve in my leg caused a sharp pain whenever I tried to walk.

هر وقت سعی می‌کردم راه بروم، عصب بازگشتی پایم درد شدیدی را ایجاد می‌کرد.

The recurrent nerve in his leg caused a sharp pain whenever he moved.

عصب راجعه‌ی پای او هر بار که حرکت می‌کرد، باعث درد شدیدی می‌شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد recurrent

  1. adjective repeating
    Antonyms:
    stopped halted infrequent permanent prevented

سوال‌های رایج recurrent

معنی recurrent به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی recurrent در زبان فارسی به «تکرارشونده» یا «دوباره‌روی‌دهنده» ترجمه می‌شود.

کلمه‌ی recurrent به وضعیتی اشاره دارد که بارها و بارها اتفاق می‌افتد یا به صورت دوره‌ای بازمی‌گردد. این واژه در بسیاری از زمینه‌ها کاربرد دارد، از جمله پزشکی، روانشناسی، طبیعت و حتی علوم مهندسی. به طور کلی، هر چیزی که به شکل منظم یا نامنظم اما مکرر رخ دهد، می‌تواند به عنوان چیزی «recurrent» توصیف شود.

در حوزه‌ی سلامت، اصطلاح «recurrent» معمولاً برای بیماری‌ها، دردها یا علائم به کار می‌رود که پس از مدتی ناپدید شدن دوباره بازمی‌گردند. برای مثال، سردردهای تکرارشونده یا عفونت‌های مکرر نمونه‌ای از حالات recurrent هستند. این ویژگی باعث می‌شود که پزشکان به الگوهای زمان‌بندی، عوامل محیطی یا سبک زندگی بیمار توجه بیشتری نشان دهند تا منبع اصلی بازگشت مشکل را شناسایی کنند.

در روانشناسی و مطالعات رفتاری، این واژه می‌تواند برای توصیف افکار، احساسات یا رفتارهای تکرارشونده به کار رود. به عنوان مثال، یادآوری مکرر خاطرات یا رفتارهایی که فرد بارها انجام می‌دهد می‌تواند تحت عنوان «recurrent patterns» شناخته شود. چنین تکرارهایی معمولاً اطلاعات مهمی درباره‌ی عادات، واکنش‌ها یا مسیرهای ذهنی فرد ارائه می‌دهند و در فرآیند تحلیل رفتاری یا درمان روانشناختی کاربرد دارند.

در علوم طبیعی و مهندسی نیز این واژه کاربرد دارد. پدیده‌های طبیعی مانند بارش باران در یک منطقه به صورت فصلی، یا مشکلات فنی در یک سیستم مکانیکی که بارها رخ می‌دهند، می‌توانند «recurrent» توصیف شوند. شناخت الگوهای تکرارشونده در این زمینه‌ها کمک می‌کند پیش‌بینی‌های دقیق‌تر و برنامه‌ریزی بهتری انجام شود و همچنین خطرات احتمالی کاهش یابد.

مفهوم recurrent به ما نشان می‌دهد که برخی اتفاقات یا شرایط، به رغم گذر زمان یا تلاش برای کنترل آن‌ها، تمایل به بازگشت دارند. این ویژگی می‌تواند هم به عنوان نشانه‌ای از الگوی طبیعی و هم به عنوان هشداری برای بررسی دقیق‌تر مسئله مورد استفاده قرار گیرد. شناخت و درک درست این تکرارها، چه در زندگی روزمره و چه در حوزه‌های تخصصی، اهمیت زیادی دارد و به افراد کمک می‌کند رفتارها، تصمیمات یا استراتژی‌های بهتری اتخاذ کنند.

ارجاع به لغت recurrent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «recurrent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/recurrent

لغات نزدیک recurrent

پیشنهاد بهبود معانی