آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۸ بهمن ۱۴۰۳

    Frequent

    ˈfriːkwənt ˈfriːkwənt ˈfriːkwənt ˈfriːkwənt

    گذشته‌ی ساده:

    frequented

    شکل سوم:

    frequented

    سوم‌شخص مفرد:

    frequents

    وجه وصفی حال:

    frequenting

    صفت تفضیلی:

    more frequent

    صفت عالی:

    most frequent

    معنی frequent | جمله با frequent

    adjective B1

    تکرار‌شونده، زود زود، مکرر

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه

    مشاهده

    Their visits became more frequent.

    ملاقات‌های آن‌ها مرتب تکرار می‌شد.

    his frequent absences

    غیبت‌های پی‌درپی او

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a frequent guest at my father's house

    مهمان همیشگی منزل پدرم

    verb - transitive

    رفت‌وآمد زیاد کردن در، تکرار کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    In his youth he frequented the theater, in his old age the church.

    در جوانی به تئاتر و در پیری به کلیسا می‌رفت.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد frequent

    1. adjective common, repeated
      Synonyms:
      usual general familiar repeated everyday expected customary many numerous constant continual recurrent recurring habitual perpetual incessant persistent successive various manifold thick profuse ubiquitous iterated reiterated periodic monotonous numberless commonplace redundant pleonastic reiterative a good many
      Antonyms:
      uncommon unusual rare infrequent occasional irregular sporadic inconstant unrepeated
    1. verb be a regular customer of
      Synonyms:
      go to visit often attend patronize drop in revisit haunt hang out at attend regularly hang around be often in be found at hang about hit resort play affect be at home in infest overrun

    لغات هم‌خانواده frequent

    noun
    frequency
    adjective
    frequent
    verb - transitive
    frequent
    adverb
    frequently

    سوال‌های رایج frequent

    گذشته‌ی ساده frequent چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده frequent در زبان انگلیسی frequented است.

    شکل سوم frequent چی میشه؟

    شکل سوم frequent در زبان انگلیسی frequented است.

    وجه وصفی حال frequent چی میشه؟

    وجه وصفی حال frequent در زبان انگلیسی frequenting است.

    سوم‌شخص مفرد frequent چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد frequent در زبان انگلیسی frequents است.

    صفت تفضیلی frequent چی میشه؟

    صفت تفضیلی frequent در زبان انگلیسی more frequent است.

    صفت عالی frequent چی میشه؟

    صفت عالی frequent در زبان انگلیسی most frequent است.

    ارجاع به لغت frequent

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «frequent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frequent

    لغات نزدیک frequent

    • - frequency modulation
    • - frequency response
    • - frequent
    • - frequentation
    • - frequentative
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.