adept, skilled, expert, dexterous, masterful, skillful, handy, adroit, proficient, deft, accomplished, ambidextrous, artful, able, versed (in), well-versed, crackerjack, conversant, brilliant, clever, competent, consummate, practised, well-grounded, crack, dab, good
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او تیراندازی ماهر است.
He is a crack shot.
یک چوپان ماهر میداند که چگونه از گوسفندان خود در برابر خطر محافظت کند.
A skilled shepherd knows how to protect his sheep from danger.
کلمه «ماهر» به انگلیسی skilled است و به فردی اطلاق میشود که در انجام کارها یا فعالیتها تخصص و توانایی بالایی دارد. ماهر بودن به معنای داشتن تجربه، دانش و مهارت در یک زمینه خاص است که به فرد این امکان را میدهد تا کارهای خود را با دقت و بهطور مؤثر انجام دهد.
این کلمه معمولاً در زمینههای مختلف مانند هنر، ورزش، تجارت، فناوری و سایر حوزههای تخصصی استفاده میشود و بهعنوان صفتی مثبت برای تمجید از فردی که در زمینهای خاص به تسلط و مهارت رسیده است، به کار میرود.
ماهر بودن نتیجهی سالها تمرین، یادگیری و بهبود مستمر است. این ویژگی نهتنها از طریق آموزشهای رسمی بلکه از طریق تجربههای عملی و تلاشهای مداوم حاصل میشود. افرادی که ماهر هستند، بهطور معمول قادرند مشکلات را سریعتر حل کنند، تصمیمات بهتری بگیرند و در موقعیتهای مختلف عملکرد بهتری داشته باشند. در بسیاری از مواقع، مهارتهای فردی بهعنوان عاملی تعیینکننده در موفقیتهای شغلی و شخصی محسوب میشوند.
در روانشناسی و جامعهشناسی، ماهر بودن در بسیاری از مواقع بهعنوان نشانهای از خودباوری و اعتماد به نفس در نظر گرفته میشود. افرادی که ماهر هستند، معمولاً احساس توانمندی بیشتری دارند و به همین دلیل میتوانند با اعتماد به نفس در موقعیتهای مختلف حضور پیدا کنند و از فرصتها به بهترین شکل استفاده کنند.
این ویژگی میتواند به فرد کمک کند تا در مواجهه با چالشها و مشکلات، راهحلهای مؤثری پیدا کند و بر آنها غلبه کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ماهر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ماهر