فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

آزموده به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

aaz[e]moode

experienced, tried

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آزموده

  1. مترادف:
    باتجربه پخته حاذق خبره کاردان کارکشته کرده‌کار ماهر مجرب ورزیده
    متضاد:
    بی‌تجربه
  1. مترادف:
    تجربه‌شده سنجیده

ارجاع به لغت آزموده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آزموده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آزموده

لغات نزدیک آزموده

پیشنهاد بهبود معانی