زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

پخته به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / pokhte /

cooked, baked, done, poached, grilled

cooked

baked

done

poached

grilled

آماده‌ی خوردن

غذای پخته

cooked food

گوشتت را چه‌طوری دوست داری؟ خیلی پخته یا نیم‌پز؟

How would you like your meat? Well-done or medium?

صفت
فونتیک فارسی / pokhte /

مجازی experienced, sophisticated, mature, versed, proficient, seasoned, accomplished

experienced

sophisticated

mature

versed

proficient

seasoned

accomplished

مجرب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

او معلمی پخته است که می‌داند چگونه دانش‌آموزان خود را مشغول کند.

She is an experienced teacher who knows how to engage her students.

درک پخته‌ی او از موضوع، تمام کلاس را تحت‌تأثیر قرار داد.

His sophisticated understanding of the topic impressed the entire class.

صفت
فونتیک فارسی / pokhte /

ripe, ripened

ripe

ripened

رسیده

میوه پخته و آماده‌ی برداشت است.

The fruit is ripe and ready to be picked.

او گوجه‌فرنگی‌های پخته را برای سالادش ترجیح می‌داد.

He preferred the ripened tomatoes for his salad.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پخته

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:
مترادف:
رسیده منضوج

سوال‌های رایج پخته

پخته به انگلیسی چی می‌شه؟

معادل انگلیسی کلمه‌ی «پخته» بسته به زمینه جمله می‌تواند متفاوت باشد. در معنای اصلی و رایج که درباره‌ی غذا به کار می‌رود، معادل آن cooked است. اما در کاربردهای مجازی و استعاری، مثل اشاره به یک فرد باتجربه یا عاقل، واژه‌هایی مثل mature یا wise به کار می‌روند.

وقتی می‌گوییم غذایی پخته است، منظور این است که به طور کامل از حالت خام خارج شده و آماده‌ی خوردن است. فرآیند پختن معمولاً شامل استفاده از گرما از طریق جوشاندن، سرخ کردن، بخار دادن یا پختن در فر است. در جمله‌ی «این برنج خوب پخته نشده»، منظور این است که مراحل گرمایی لازم برای رسیدن به حالت مطلوب کامل نبوده‌اند. در انگلیسی این جمله ترجمه می‌شود به: "This rice isn't well cooked."

اما وقتی درباره‌ی آدمی می‌گوییم «پخته»، منظورمان فردی باتجربه، سنجیده و دارای فکر عمیق است. چنین فردی معمولاً در اثر تجربه‌های زندگی، آزمون و خطا، و گذر زمان، به درک بهتر و رفتارهای عاقلانه‌تری دست یافته است. مثلاً در جمله‌ی «او برخلاف سنش خیلی پخته است»، منظور این است که شخصیتش از سنش جلوتر است. ترجمه‌ی این جمله می‌تواند باشد: "He is very mature for his age."

در برخی مواقع هم واژه‌ی «wise» به‌معنای خردمند یا حکیمانه استفاده می‌شود، مخصوصاً اگر فرد نه فقط پخته، بلکه دارای قضاوتی دقیق و عمیق باشد.

ارجاع به لغت پخته

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پخته» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پخته

لغات نزدیک پخته

پیشنهاد بهبود معانی