آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

آماده به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / aamaade /

ready, prepared, fit, equipped, apt, conditioned, mobilized, on the ready

ready

prepared

fit

equipped

apt

conditioned

mobilized

on the ready

مجهز، مهیا

برای هر سؤالی جواب حاضر و آماده دارد.

She always had a ready reply for any question.

او با آمادگی کامل به این پروژه رسید.

He arrived fully prepared to tackle the project.

صفت
فونتیک فارسی / aamaade /

disposed, amenable, prone, susceptible, predispose, inclined

disposed

amenable

prone

susceptible

predispose

inclined

متمایل، مستعد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

صاحب‌خانه آماده‌ی صحبت برای افزایش اجاره بود.

The landlord was amenable to negotiating the rent increase.

احساساتش او را آماده‌ی سوءاستفاده می‌کرد.

Her emotions made her susceptible to manipulation.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آماده

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
چالاک سازمند مستعد

ارجاع به لغت آماده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آماده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آماده

لغات نزدیک آماده

پیشنهاد بهبود معانی