آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

آماده به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / aamaade /

ready, prepared, fit, equipped, apt, conditioned, mobilized, on the ready

ready

prepared

fit

equipped

apt

conditioned

mobilized

on the ready

مجهز، مهیا

برای هر سؤالی جواب حاضر و آماده دارد.

She always had a ready reply for any question.

او با آمادگی کامل به این پروژه رسید.

He arrived fully prepared to tackle the project.

صفت
فونتیک فارسی / aamaade /

disposed, amenable, prone, susceptible, predispose, inclined

disposed

amenable

prone

susceptible

predispose

inclined

متمایل، مستعد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

صاحب‌خانه آماده‌ی صحبت برای افزایش اجاره بود.

The landlord was amenable to negotiating the rent increase.

احساساتش او را آماده‌ی سوءاستفاده می‌کرد.

Her emotions made her susceptible to manipulation.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آماده

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
چالاک سازمند مستعد

ارجاع به لغت آماده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آماده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آماده

لغات نزدیک آماده

پیشنهاد بهبود معانی