آخرین به‌روزرسانی:

مستعد به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

mosta'ed[d]

fit, talented, apt, disposed, ready, susceptible

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مستعد

  1. مترادف:
    زرنگ باهوش بااستعداد
    متضاد:
    غیرمستعد نامستعد
  1. مترادف:
    آماده حاضر مهیا
  1. مترادف:
    سازور سزاوار قابل لایق
  1. مترادف:
    بارور حاصل‌خیز

ارجاع به لغت مستعد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مستعد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مستعد

لغات نزدیک مستعد

پیشنهاد بهبود معانی