فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

زرنگ به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

چابک، زیرک

فونتیک فارسی

zerang
صفت

عامیانه clever, bright, smart, spry, agile, nimble, dapper, adroit, cunning, astute, arch, shrewd, ingenious, politic, sharp, alert, wise, competent, slick, cute

او فردی زرنگ و حقه‌باز است.

He is a clever and indirect individual.

سوداگر زرنگ

a shrewd businessman

عامیانه cute, with-it

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد زرنگ

  1. مترادف:
    باهوش داهی زیرک
    متضاد:
    تنبل
  1. مترادف:
    جلد جلید چابک چالاک چست فرز
  1. مترادف:
    درس‌خوان
  1. مترادف:
    رند
  1. مترادف:
    زبردست ماهر
  1. مترادف:
    زبل شیطان
  1. مترادف:
    کفل کپل سرون سرینگاه نشیمنگاه ورک باسن

ارجاع به لغت زرنگ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زرنگ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زرنگ

لغات نزدیک زرنگ

پیشنهاد بهبود معانی