آخرین به‌روزرسانی:
رند به انگلیسی
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
اسم
صفت
فونتیک فارسی / rend /
astute, knowing, libertine, debauchee, shrewd, clever, tippler, knave, knavish, rogue, roguish, sly, wily, slyboots, profligate, cunning, wise guy
astute
knowing
libertine
debauchee
shrewd
clever
tippler
knave
knavish
rogue
roguish
sly
wily
slyboots
profligate
cunning
wise guy
زرنگ
رند گروه همیشه بهترین معاملات را پیدا می‌کند.
The astute of the group always finds the best deals.
رند زندگی خود را بدون توجه به هنجارهای اجتماعی گذراند.
The libertine lived his life without regard for social norms.
اسم
صفت
فونتیک فارسی / rend /
ادبی free-spirited, liberated, free thinker, free spirit
free-spirited
liberated
free thinker
free spirit
سالک راه حقیقت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
رند بدون نگرانی از آینده در زندگی پرسه می‌زد.
The free-spirited wandered through life without worrying about the future.
شاعر رند را کسی توصیف کرد که آزاد و جسور زندگی می‌کند.
The poet described the liberated as someone who lives freely and boldly.
مترادف و متضاد رند
ارجاع به لغت رند
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «رند» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رند
لغات نزدیک رند
- - رنجیده شدن
- - رنچ
- - رند
- - رند کردن
- - رند نامه