proficient, skilled, skillful, artful, adroit, dexterous, expert, deft, versed, clever, adept
proficient
skilled
skillful
artful
adroit
dexterous
expert
deft
versed
clever
adept
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
جملههای روان آن ناطق زبردست
the smooth sentences of that skillful speaker
بازیکنی زبردست
a skillful player
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «زبردست» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زبردست