prepared, ready, available, equipped, fit, up, mobilized, fitted out, put together, readied, alerted
prepared
ready
available
equipped
fit
up
mobilized
fitted out
put together
readied
alerted
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ارتش را برای جنگ مهیا کردن
to prepare the army for war
در دسترس قرار دادن، مهیا کردن، برای استفاده آماده کردن
to make available
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مهیا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مهیا