آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۷ تیر ۱۴۰۴

    Redundant

    rɪˈdʌndənt rɪˈdʌndənt

    صفت تفضیلی:

    more redundant

    صفت عالی:

    most redundant

    معنی redundant | جمله با redundant

    adjective C2

    زائد، زیادی، غیرضروری، حشوآمیز، دارای اطناب (واژه، وند و...)

    "Free gift" is a redundant expression, because a gift is already free.

    عبارت «هدیه‌ی رایگان»، ترکیبی زائد است، چون هدیه ذاتاً رایگان است.

    The editor removed all the redundant words from the paragraph.

    ویراستار تمام کلمات غیرضروری را از پاراگراف حذف کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    In the sentence "he lives alone by himself" the phrase" by himself" is redundant.

    در جمله‌ی «او تنها با خودش زندگی می‌کند» عبارت «با خودش» زیادی است.

    adjective B2

    انگلیسی بریتانیایی اخراج‌شده، اخراجی، مازاد، تعدیل‌شده، بیکارشده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    Thousands of workers were made redundant in the economic crisis.

    در بحران اقتصادی، هزاران کارگر اخراج شدند.

    He was made redundant after the merger.

    بعداز ادغام شرکت‌ها، او تعدیل شد.

    adjective

    غیرضروری، بی‌استفاده، اضافی، مازاد، منسوخ‌شده، از‌رده‌خارج‌

    The software cleaned up all redundant files to free up space.

    نرم‌افزار تمام فایل‌های زائد را پاک کرد تا فضا آزاد شود.

    Many redundant machines were removed from the factory.

    بسیاری از ماشین‌آلات ازرده‌خارج‌ از کارخانه جمع‌آوری شدند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد redundant

    1. adjective excessive; repetitious
      Synonyms:
      unnecessary extra superfluous excessive verbose wordy long-winded tautological repetitious spare surplus unwanted diffuse padded prolix pleonastic supernumerary extravagant inordinate loquacious iterating reiterating inessential de trop bombastic palaverous periphrastic oratorical
      Antonyms:
      essential concise single singular

    Collocations

    make redundant

    مازاد اعلام کردن، اخراج کردن (به دلیل عدم نیاز)

    سوال‌های رایج redundant

    صفت تفضیلی redundant چی میشه؟

    صفت تفضیلی redundant در زبان انگلیسی more redundant است.

    صفت عالی redundant چی میشه؟

    صفت عالی redundant در زبان انگلیسی most redundant است.

    ارجاع به لغت redundant

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «redundant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/redundant

    لغات نزدیک redundant

    • - redudancy check
    • - redundancy
    • - redundant
    • - reduplicate
    • - reduplication
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.