امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Oratorical

ˌɔːrəˈtɔːrəkl̩ ˌɒrəˈtɒrɪkl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
وابسته به سخنرانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد oratorical

  1. adjective Of or relating to the art of public speaking
    Synonyms: declamatory, rhetorical, elocutionary, eloquent, bombastic, loud, noisy, stentorian, pompous, theatrical, stylistic, expressive, forceful, persuasive, fervid, vivid, articulate, intoning, senatorial, gesturing, gesticulative, elaborate, impassioned, lofty, noble, high-sounding, inflated, orotund, tumid, grandiloquent, dramatic, histrionic, artificial, important, stagy, imposing, ostentatious, in the grand style, periclean
    Antonyms: natural, undramatic, simple

ارجاع به لغت oratorical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oratorical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/oratorical

لغات نزدیک oratorical

پیشنهاد بهبود معانی