بدیهی، بلاغی، لفاظی، پرطمطراق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The speech was full of rhetorical flourishes but lacked substance.
سخنرانی پر از آرایههای بلاغی بود اما محتوای چندانی نداشت.
The politician’s rhetorical statements were designed to manipulate public opinion.
اظهارات پرطمطراق سیاستمدار برای دستکاری افکار عمومی طراحی شده بود.
a rhetorical question
پرسش بینیاز به پاسخ
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rhetorical» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rhetorical