Rhetoric

ˈretərɪk ˈretərɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun uncountable C1
علم بدیع، علم معانی بیان، معانی بیان، فصاحت و بلاغت، لفاظی، خطابت، قدرت نطق و بیان، وابسته به علم بدیع یا معانی بیان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rhetoric

  1. noun wordiness; long speech
    Synonyms: address, balderdash, big talk, bombast, composition, discourse, elocution, eloquence, flowery language, fustian, grandiloquence, hot air, hyperbole, magniloquence, oration, oratory, pomposity, rant, verbosity
    Antonyms: conciseness

ارجاع به لغت rhetoric

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rhetoric» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rhetoric

لغات نزدیک rhetoric

پیشنهاد بهبود معانی