Grandiloquence
ɡrænˈdɪləkwəns
ɡrænˈdɪləkwəns
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
مترادف و متضاد grandiloquence
-
noun Pretentious, pompous speech or writingSynonyms:magniloquence bombast claptrap fustian grandiosity orotundity rant turgidity ornateness rhetoric
ارجاع به لغت grandiloquence
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «grandiloquence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grandiloquence
لغات نزدیک grandiloquence
- - grandfatherly
- - grandiflora
- - grandiloquence
- - grandiloquent
- - grandiose