امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Grandiosity

    ˌɡrændiːˈɑːsɪtiː ˌɡrændɪˈɒsɪtɪ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    پرطمطراقی، بزرگ‌نمایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد grandiosity

    1. noun something meriting the highest praise or regard
      Synonyms:
      glory greatness splendor grandeur majesty grandness
    1. noun boastful self-importance or display
      Synonyms:
      pretentiousness pretension pomposity ostentation pompousness rhetoric grandiloquence grandioseness magniloquence ornateness

    ارجاع به لغت grandiosity

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «grandiosity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grandiosity

    لغات نزدیک grandiosity

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی