شکل جمع:
majesties(باضمیر) اعلیحضرت (بهصورت خطاب)، بزرگی عظمت ، برتری، سلطنت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the majesty of the law
ابهت قانون
There was a majesty that surrounded the old, decrepit president.
هالهی شهواری(برتری)، آن رئیسجمهور پیر و ناتوان را احاطه کرده بود.
the majesty of the religious ceremonies of the Japanese
شکوه مراسم و پایکوبی ژاپنیها
Her Majesty Queen Elizabeth II
علیاحضرت ملکه الیزابت دوم
اعلیحضرت
علیاحضرت
اعلیحضرتا
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «majesty» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/majesty