آخرین به‌روزرسانی:

Prince

prɪns prɪns

شکل جمع:

princes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1

شاهزاده، ولیعهد، فرمانروا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

the Prince of Monaco

شاهزاده‌ی موناکو

a merchant prince

ملک التجار

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the prince of thieves

سردسته‌ی دزدان

well done! you're a gem, a prince!

آفرین! تو جواهری، تو شاهزاده‌ای!

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prince

  1. noun
    Synonyms:
    ruler monarch sovereign royalty potentate nobleman emir emeer rajah raja archduke

سوال‌های رایج prince

شکل جمع prince چی میشه؟

شکل جمع prince در زبان انگلیسی princes است.

ارجاع به لغت prince

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prince» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prince

لغات نزدیک prince

پیشنهاد بهبود معانی