با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Emeer

American: eˈmɪər British: eˈmɪə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    رجوع شود به: emir
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد emeer

  1. noun An independent ruler or chieftain (especially in Africa or Arabia)
    Synonyms: emir, amir, ameer

ارجاع به لغت emeer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «emeer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/emeer

لغات نزدیک emeer

پیشنهاد بهبود معانی