فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Raja

توضیحات:

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: rajah

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

راجه (عنوان و لقبی سانسکریتی است برای «امیر» یا «پادشاه» یا «فرمانروا»)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The raja's daughter was known for her beauty and grace.

دختر راجه به زیبایی و ظرافت معروف بود.

The rajah held a grand feast in his palace.

راجه جشن بزرگی را در کاخ خود برگزار کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد raja

  1. noun A prince or king in India
    Synonyms:
    rajah
  1. noun Type genus of the family Rajidae
    Synonyms:
    genus Raja

ارجاع به لغت raja

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «raja» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/raja

لغات نزدیک raja

پیشنهاد بهبود معانی