آخرین به‌روزرسانی:

Raison D'etre

ˈreɪsanˈdetri ˈreɪsanˈdetri

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

علت وجودی، علت بقا، دلیل وجودی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Her job is her raison d'être.

شغلش علت بقایش است.

Commerce was the town’s raison d'être.

علت بقای شهر تجارت است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد raison d'etre

  1. noun reason for being
    Synonyms:
    reason why reason for existing justification for existing causa causans

ارجاع به لغت raison d'etre

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «raison d'etre» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/raison-detre

لغات نزدیک raison d'etre

پیشنهاد بهبود معانی