آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۴

    دفتر به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / daftar /

    notebook, volume, bureau, liber, dossier, pad, pamphlet, tablet, studio, book, register

    notebook

    volume

    bureau

    liber

    dossier

    pad

    pamphlet

    tablet

    studio

    book

    register

    دفتر, notebook, volume, bureau, liber, dossier, pad, pamphlet, tablet, studio, book, register
    جزوه، کتابچه

    یک ورق از دفتر کندم.

    I tore a page from the notebook.

    دفتر حساب

    an account book

    اسم
    فونتیک فارسی / daftar /

    office, workroom, bureau, secretariat

    office

    workroom

    bureau

    secretariat

    اتاق کار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    دفتر مرکزی

    the central office

    دفتر کار شهردار در ساختمان شهرداری است.

    The mayor's office is in the city hall.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    با رئیس دفتر نساخت و بیرونش کردند.

    He ran afoul of the bureau chief and was fired.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد دفتر

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    بیاض جریده جنگ رساله سفینه صحیفه کتاب مجموعه
    مترادف:
    کابینه

    سوال‌های رایج دفتر

    دفتر به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «دفتر» در زبان انگلیسی به notebook یا office ترجمه می‌شود، که بسته به کاربرد و مفهوم کلمه در جمله متفاوت است.

    دفتر به عنوان notebook یک مجموعه صفحات کاغذی است که معمولاً به هم دوخته یا صحافی شده و برای نوشتن یادداشت‌ها، یادآوری‌ها، طرح‌ها و ثبت اطلاعات روزمره استفاده می‌شود. این نوع دفتر در محیط‌های آموزشی، کاری و شخصی کاربرد فراوان دارد و ابزاری مهم برای سازماندهی افکار و ثبت خاطرات است. دفتر یادداشت به انسان کمک می‌کند تا ایده‌ها و اطلاعات خود را مکتوب کند و از فراموشی جلوگیری نماید.

    از سوی دیگر، دفتر به معنای office یا محل کار، مکانی است که افراد برای انجام امور اداری، تجاری یا حرفه‌ای به آن مراجعه می‌کنند. این فضا معمولاً مجهز به میز، صندلی، تجهیزات کامپیوتری و سایر وسایل مرتبط با انجام کارهای روزمره است. دفتر به عنوان مرکز فعالیت‌های سازمانی، نقش مهمی در هماهنگی، مدیریت و ارتباطات کاری دارد و محیطی برای تبادل اطلاعات و تصمیم‌گیری‌های مهم محسوب می‌شود.

    در فرهنگ‌ها و زبان‌های مختلف، مفهوم دفتر علاوه بر کاربردهای فیزیکی، می‌تواند به عنوان نمادی از نظم، مسئولیت‌پذیری و تعهد در کار و تحصیل نیز شناخته شود. داشتن دفتری مرتب و منظم معمولاً نشان‌دهنده‌ی دقت و اهمیت دادن به جزئیات است. علاوه بر این، دفتر یادداشت به عنوان ابزاری برای خلاقیت و توسعه فردی نیز مورد توجه قرار گرفته است، جایی که افراد می‌توانند ایده‌های خود را به راحتی ثبت و مرور کنند.

    دفتر چه به عنوان ابزار نوشتاری و چه به عنوان فضای کاری، نمادی از ثبت، سازماندهی و پیشرفت است. این کلمه یادآور اهمیت مکتوب کردن و سامان‌دهی زندگی روزمره و حرفه‌ای ماست، که به انسان امکان می‌دهد بهتر برنامه‌ریزی کند، یاد بگیرد و در مسیر اهداف خود گام بردارد.

    ارجاع به لغت دفتر

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «دفتر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دفتر

    لغات نزدیک دفتر

    • - دفاعیه
    • - دفاعیه رسمی
    • - دفتر
    • - دفتر اسناد رسمی
    • - دفتر بازرسی دولت فدرال
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.