آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Supremacy

suːˈpreməsi suːˈpreməsi

معنی supremacy | جمله با supremacy

noun uncountable

برتری، تفوق، رجحان، تقدم، مزیت، چیرگی، استیلا، سلطه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

They fought for the supremacy of their ideology.

آن‌ها برای تفوق ایدئولوژی خود جنگیدند.

The team fought hard to establish their supremacy in the league.

تیم سخت تلاش کرد تا برتری خود را در لیگ تثبیت کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The company aimed for market supremacy through innovative products.

این شرکت با محصولات نوآورانه‌ی خود درصدد دستیابی به سلطه در بازار بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد supremacy

  1. noun the state or condition of being superior to all others in authority, power, or status
    Antonyms:

Collocations

air supremacy

برتری هوایی (تسلط کامل بر فضای هوایی که به نیروهای نظامی اجازه می‌دهد تا در میدان نبرد برتری قابل توجهی ایجاد کنند)

ارجاع به لغت supremacy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «supremacy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/supremacy

لغات نزدیک supremacy

پیشنهاد بهبود معانی