امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Predominance

    prɪˈdɑːmənəns prɪˈdɒmənəns
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    ( preminence ، predominancy =) برتری، علو، رجحان، تفوق، چیرگی، تسلط

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد predominance

    1. noun The condition or fact of being dominant
      Synonyms:
      ascendance ascendancy dominance domination paramountcy preeminence preponderance preponderancy prepotency supremacy
    1. noun The quality of being more noticeable than anything else
      Synonyms:
      predomination reign supremacy control prepotency

    ارجاع به لغت predominance

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «predominance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/predominance

    لغات نزدیک predominance

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return