آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Reign

    reɪn reɪn

    گذشته‌ی ساده:

    reigned

    شکل سوم:

    reigned

    سوم‌شخص مفرد:

    reigns

    وجه وصفی حال:

    reigning

    شکل جمع:

    reigns

    معنی reign | جمله با reign

    noun countable C2

    سلطنت، پادشاهی، چیرگی، سلطه، تسلط، حکومت، حکمروایی

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    during the reign of Anooshirvan

    در دوران پادشاهی انوشیروان

    the reign of common sense and of good will

    چیرگی عقل سلیم و حسن نیت

    noun countable

    دوران پادشاهی، دوران سلطنت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    during the twentieth year of his reign

    در بیستمین سال سلطنت او

    verb - intransitive countable

    سلطنت کردن، پادشاهی کردن

    He reigned for thirty years.

    او سی سال سلطنت کرد.

    The British monarch reigns but does not rule.

    پادشاه انگلیس سلطنت می‌کند؛ ولی حکومت نمی‌کند.

    verb - intransitive countable

    چیره شدن یا بودن، فرمانروایی کردن، حاکم بودن، حکومت کردن

    Where justice reigns strife seldom enters.

    آنجا که عدالت حاکم است، کشمکش به‌ندرت راه می‌یابد.

    Now that peace reigns over the night.

    اکنون که آرامش بر شب حکم فرماست.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد reign

    1. noun rule, dominion
      Synonyms:
      power control influence command supremacy ascendancy sway dominion administration regime dynasty empire monarchy sovereignty hegemony incumbency tenure
    1. verb have power over; prevail
      Synonyms:
      dominate govern rule command manage influence control boss administer head up helm hold power domineer run things be in power rule the roost run the show be supreme hold sway wear the crown be in the driver’s seat predominate overrule occupy sit obtain superabound preponderate
      Antonyms:
      serve submit

    سوال‌های رایج reign

    گذشته‌ی ساده reign چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده reign در زبان انگلیسی reigned است.

    شکل سوم reign چی میشه؟

    شکل سوم reign در زبان انگلیسی reigned است.

    شکل جمع reign چی میشه؟

    شکل جمع reign در زبان انگلیسی reigns است.

    وجه وصفی حال reign چی میشه؟

    وجه وصفی حال reign در زبان انگلیسی reigning است.

    سوم‌شخص مفرد reign چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد reign در زبان انگلیسی reigns است.

    ارجاع به لغت reign

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «reign» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reign

    لغات نزدیک reign

    • - reification
    • - reify
    • - reign
    • - reign of terror
    • - reimbursable
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.