فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Preponderate

prɪˈpɑːndəreɪt prɪˈpɒndəreɪt

معنی و نمونه‌جمله

verb - intransitive

سنگین تر بودن، چربیدن بر، افزودن، فزونی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Moslems preponderate among the people of that country.

در میان مردم آن کشور، مسلمانان از اهمیت و نفوذ بیشتری برخوردارند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد preponderate

  1. verb to occupy the preeminent position in
    Synonyms:
    rule dominate reign prevail outweigh outbalance predominate excel outdo overbalance

ارجاع به لغت preponderate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «preponderate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/preponderate

لغات نزدیک preponderate

پیشنهاد بهبود معانی