امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Preposition

    ˌprepəˈzɪʃn ˌprepəˈzɪʃn
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      prepositioned

    • شکل سوم:

      prepositioned

    • سوم‌شخص مفرد:

      prepositions

    • وجه وصفی حال:

      prepositioning

    • شکل جمع:

      prepositions

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable B1
    دستور زبان زبان‌شناسی حرف اضافه، حرف افزونه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - A preposition connects nouns to other words in a sentence.
    - حرف اضافه اسم‌ها را به کلمات دیگر یک جمله متصل می‌کند.
    - Many students find the concept of preposition challenging.
    - بسیاری از دانش‌آموزان مفهوم حرف اضافه را چالش‌برانگیز می‌دانند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد preposition

    1. noun
      Synonyms: part-of-speech, word of relationship, conjunctive word, copulative element, prefixed element, function-word, form word

    ارجاع به لغت preposition

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «preposition» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/preposition

    لغات نزدیک preposition

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند