نشستن، جلوس کردن، قرار گرفتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She sat on a chair.
روی صندلی نشست.
please, sit down!
بفرمایید بنشینید!
sit down and shut up!
بتمرگ و خفه شو!
to sit on throne
بر تخت جلوس کردن
Birds were sitting on the branch.
پرندگان روی شاخه نشسته بودند.
to sit in Congress
در کنگرهی امریکا عضو بودن
to sit on the board of directors
عضو هیئت مدیره بودن
The court is still sitting.
جلسهی دادگاه هنوز ادامه دارد.
She sits for famous painters.
او برای نقاشان معروف مدل شده است.
He sat for his examination as accountant.
برای حسابدار شدن در امتحان شرکت کرد.
Most of the time my car is sitting in the garage.
اتومبیل من بیشتر اوقات در گاراژ افتاده است.
John's house sits on a hill.
خانهی جان روی تپهای قرار دارد.
a dress that sits loosely
پیراهنی که گشاد است
Cares sit lightly upon him.
اندوه بر دل او نمینشیند.
It always rains when the wind sits in the west.
همیشه وقتی که باد از سمت غرب میوزد باران میآید.
He sat me next to himself.
مرا کنار خودش نشاند.
Sit yourself down and tell us what happened!
قرار بگیر و بگو چه شد!
This hall sits five hundred people.
این تالار برای پانصد نفر جا دارد.
a car that sits six
اتومبیلی که شش نفر ظرفیت دارد
We had a long sit at the bus station.
در ایستگاه اتوبوس خیلی به انتظار نشستیم.
He sat in on the discussions.
در مذاکرات شرکت داشت.
Raw onion does not sit well with me.
پیاز خام به من نمیسازد.
آرام گرفتن، استراحت کردن، سخت نگرفتن
نشستن
1- (هیئت منصفه یا کمیته و غیره) عضو بودن 2- مورد بررسی قرار دادن، شور کردن 3- (عامیانه) مسکوت گذاشتن، (مطلبی را) خفهکردن
(رقص و مسابقه و غیره) شرکت نکردن
1- کف نزدن، تحسین نکردن 2- از اقدامات لازم فروگذار کردن، قصور کردن
سازگار بودن، ساختن به
سر جای خود ماندن، موقعیت خود را حفظ کردن، در جای خود ایستادن و تکان نخوردن، جم نخوردن
صبوری کردن، دندان روی جگر گذاشتن، دست روی دست گذاشتن
(از تغییر نظر و یا اقدام به عمل) امتناع کردن، اجتناب ورزیدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sit» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sit