آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۴ آبان ۱۴۰۳

    Sit

    sɪt sɪt

    گذشته‌ی ساده:

    sat

    شکل سوم:

    sat

    وجه وصفی حال:

    sitting

    معنی sit | جمله با sit

    noun verb - transitive verb - intransitive countable A1

    نشستن، جلوس کردن، قرار گرفتن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    She sat on a chair.

    روی صندلی نشست.

    please, sit down!

    بفرمایید بنشینید!

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    sit down and shut up!

    بتمرگ و خفه شو!

    to sit on throne

    بر تخت جلوس کردن

    Birds were sitting on the branch.

    پرندگان روی شاخه نشسته بودند.

    to sit in Congress

    در کنگره‌ی امریکا عضو بودن

    to sit on the board of directors

    عضو هیئت مدیره بودن

    The court is still sitting.

    جلسه‌ی دادگاه هنوز ادامه دارد.

    She sits for famous painters.

    او برای نقاشان معروف مدل شده است.

    He sat for his examination as accountant.

    برای حسابدار شدن در امتحان شرکت کرد.

    Most of the time my car is sitting in the garage.

    اتومبیل من بیشتر اوقات در گاراژ افتاده است.

    John's house sits on a hill.

    خانه‌ی جان روی تپه‌ای قرار دارد.

    a dress that sits loosely

    پیراهنی که گشاد است

    Cares sit lightly upon him.

    اندوه بر دل او نمی‌نشیند.

    It always rains when the wind sits in the west.

    همیشه وقتی که باد از سمت غرب می‌وزد باران می‌آید.

    He sat me next to himself.

    مرا کنار خودش نشاند.

    Sit yourself down and tell us what happened!

    قرار بگیر و بگو چه شد!

    This hall sits five hundred people.

    این تالار برای پانصد نفر جا دارد.

    a car that sits six

    اتومبیلی که شش نفر ظرفیت دارد

    We had a long sit at the bus station.

    در ایستگاه اتوبوس خیلی به انتظار نشستیم.

    He sat in on the discussions.

    در مذاکرات شرکت داشت.

    Raw onion does not sit well with me.

    پیاز خام به من نمی‌سازد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد sit

    1. verb rest on one’s behind
      Synonyms:
      rest relax be seated seat seat oneself take a seat have a seat settle remain perch pose lie park plop down squat hunker take a load off grab a chair cover posture install bear on have a place put it there give feet a rest take a place ensconce
      Antonyms:
      stand
    1. verb hold a meeting
      Synonyms:
      meet assemble convene come together be in session hold an assembly deliberate preside officiate open
      Antonyms:
      cancel

    Phrasal verbs

    sit back

    آرام گرفتن، استراحت کردن، سخت نگرفتن

    sit down

    نشستن

    sit in

    تحصن کردن، بست نشستن

    حضور داشتن

    sit on (or upon)

    1- (هیئت منصفه یا کمیته و غیره) عضو بودن 2- مورد بررسی قرار دادن، شور کردن 3- (عامیانه) مسکوت گذاشتن، (مطلبی را) خفه‌کردن

    sit out

    (رقص و مسابقه و غیره) شرکت نکردن

    Phrasal verbs بیشتر

    sit up

    از حالت خوابیده به حالت نشسته درآمدن

    صاف نشستن

    علاقه نشان دادن

    بیدار نشستن، به بستر نرفتن

    Idioms

    sit one's hands

    1- کف نزدن، تحسین نکردن 2- از اقدامات لازم فروگذار کردن، قصور کردن

    sit well with

    سازگار بودن، ساختن به

    sit on the fence

    دست‌دست کردن، تعلل کردن

    بی‌طرف ماندن، سکوت اختیار کردن و نظر ندادن

    sit tight

    سر جای خود ماندن، موقعیت خود را حفظ کردن، در جای خود ایستادن و تکان نخوردن، جم نخوردن

    صبوری کردن، دندان روی جگر گذاشتن، دست روی دست گذاشتن

    (از تغییر نظر و یا اقدام به عمل) امتناع کردن، اجتناب ورزیدن

    سوال‌های رایج sit

    گذشته‌ی ساده sit چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده sit در زبان انگلیسی sat است.

    شکل سوم sit چی میشه؟

    شکل سوم sit در زبان انگلیسی sat است.

    وجه وصفی حال sit چی میشه؟

    وجه وصفی حال sit در زبان انگلیسی sitting است.

    ارجاع به لغت sit

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sit

    لغات نزدیک sit

    • - sisyphean
    • - sisyphus
    • - sit
    • - sit an exam
    • - sit at the feet of
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.