۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Officiate

əˈfɪʃieɪt əˈfɪʃieɪt

گذشته‌ی ساده:

officiated

شکل سوم:

officiated

سوم‌شخص مفرد:

officiates

وجه وصفی حال:

officiating

معنی

verb - intransitive

مراسمی را بجا آوردن، اداره کردن، بعنوان داورمسابقات را اداره کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد officiate

  1. verb oversee, manage
    Synonyms:
    manage handle run direct command govern conduct superintend preside chair boss act function serve emcee do the honors umpire
    Antonyms:
    follow

لغات هم‌خانواده officiate

  • verb - intransitive
    officiate

سوال‌های رایج officiate

گذشته‌ی ساده officiate چی میشه؟

گذشته‌ی ساده officiate در زبان انگلیسی officiated است.

شکل سوم officiate چی میشه؟

شکل سوم officiate در زبان انگلیسی officiated است.

وجه وصفی حال officiate چی میشه؟

وجه وصفی حال officiate در زبان انگلیسی officiating است.

سوم‌شخص مفرد officiate چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد officiate در زبان انگلیسی officiates است.

ارجاع به لغت officiate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «officiate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/officiate

لغات نزدیک officiate

پیشنهاد بهبود معانی