گذشتهی ساده:
functionedشکل سوم:
functionedسومشخص مفرد:
functionsوجه وصفی حال:
functioningشکل جمع:
functionsوظیفه، کارکرد، نقش، عملکرد
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی فوق متوسط
Each organ in the body has a specific function.
هر عضو در بدن، کارکرد خاصی دارد.
I’m still trying to understand my function in this organization.
هنوز سعی دارم نقش خودم را در این سازمان درک کنم.
the function of education in our society
نقش آموزش در جامعهی ما
the digestive function of the stomach
کار گوارشی معده
مراسم، جشن، ضیافت، مهمانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The monthly function of the club includes dinner and also dance.
جشن ماهیانهی باشگاه شامل شام و رقص هم میشود.
They invited us to a lavish function at the embassy.
آنها ما را به ضیافتی مجلل در سفارت دعوت کردند.
عملکرد، کارکرد، فعالیت، کارایی
The proper function of the heating system depends on regular maintenance.
فعالیت صحیح سیستم گرمایشی به نگهداری منظم بستگی دارد.
The new software update enhances the function of the app.
بهروزرسانی جدید نرمافزار، عملکرد برنامه را بهبود میبخشد.
کامپیوتر عملکرد، عملیات، قابلیت، دستور
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
This computer program can perform several functions.
این برنامهی کامپیوتری چندین کار انجام میدهد.
The new software includes a sort function to organize data alphabetically.
نرمافزار جدید، قابلیت مرتبسازی دارد تا دادهها را بهترتیب حروف الفبا سازماندهی کند.
ریاضی تابع
Temperature is often treated as a function of altitude in physics problems.
دما اغلب بهعنوان تابعی از ارتفاع در مسائل فیزیک در نظر گرفته میشود.
In calculus, the derivative of a function measures how it changes with respect to x.
در حسابان، مشتقِ تابع نشان میدهد که تابع چگونه نسبت به x تغییر میکند.
کار کردن، عمل کردن، فعالیت داشتن
This bench also functions as my bed.
این نیمکت برایم کار تختخواب را هم میکند.
This radio is not functioning.
این رادیو درست کار نمیکند.
When the brain stops functioning
وقتی که مغز از کار میافتد
function as
کار چیزی را کردن، نقش چیزی را ایفا کردن، در نقش چیزی به کار رفتن
نقش تمایزدهنده
تابع جبری
نشان اختیاری، علامت متغیر
(ریاضی) تابع صفر
در یک مراسم رسمی شرکت کردن
گذشتهی ساده function در زبان انگلیسی functioned است.
شکل سوم function در زبان انگلیسی functioned است.
شکل جمع function در زبان انگلیسی functions است.
وجه وصفی حال function در زبان انگلیسی functioning است.
سومشخص مفرد function در زبان انگلیسی functions است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «function» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/function