از نظر عملکردی، از نظر کارکردی، عملی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We renovated the house functionally, not decoratively.
ما خانه را با تمرکز بر کارکرد بازسازی کردیم، نه تزئینات.
The kitchen is small but functionally efficient.
آشپزخانه کوچک است، اما از لحاظ عملکردی کارآمد است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «functionally» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/functionally