آخرین به‌روزرسانی:

Functionary

ˈfʌŋkʃneri ˈfʌŋkʃənri

شکل جمع:

functionaries

معنی و نمونه‌جمله

noun

کارمند، صاحب منصب، مأمور، کارگذار، متصدی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

government functionaries

متصدیان امور دولتی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد functionary

  1. noun one who acts for another
    Synonyms:
    representative deputy functionnaire jack-in-office red-tapist
  1. noun a worker who holds or is invested with an office
    Synonyms:
    official

سوال‌های رایج functionary

شکل جمع functionary چی میشه؟

شکل جمع functionary در زبان انگلیسی functionaries است.

ارجاع به لغت functionary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «functionary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/functionary

لغات نزدیک functionary

پیشنهاد بهبود معانی