آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ آذر ۱۴۰۲

    Responsibility

    rɪˌspɑːnsəˈbɪlət̬i rɪˌspɒnsəˈbɪləti

    شکل جمع:

    responsibilities

    معنی responsibility | جمله با responsibility

    noun countable B2

    مسئولیت، عهده، ضمانت، جوابگویی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    He does not accept any responsibility.

    او هیچ‌گونه مسئولیتی را قبول نمی‌کند.

    It is not my responsibility to answer the phone.

    وظیفه‌ی من نیست که به تلفن جواب بدهم.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The terrorists claimed responsibility for the bombing.

    تروریست‌ها مسئولیت بمب‌گذاری را برعهده گرفتند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد responsibility

    1. noun accountability, blame
      Synonyms:
      duty obligation liability fault blame guilt trust charge care burden importance power contract pledge constraint restraint subjection albatross incubus onus rap incumbency engagement boundness obligatoriness answerability amenability holding the bag authority
      Antonyms:
      freedom immunity exemption irresponsibility
    1. noun maturity, trustworthiness
      Synonyms:
      ability capacity competency efficiency reliability dependability dependableness honesty faithfulness loyalty firmness stability uprightness conscientiousness trustiness levelheadedness rationality sensibleness soberness steadfastness capableness
      Antonyms:
      immaturity irresponsibility distrust

    Collocations

    claim responsibility (for something)

    خود را مسئول یا عامل کاری دانستن

    do something on one's own responsibility

    به مسئولیت خود کاری را انجام دادن

    to take (full) responsibility (for something)

    تقصیر را (کاملاً) به عهده گرفتن، خود را (کاملاً) مسئول کاری کردن

    لغات هم‌خانواده responsibility

    noun
    responsibility
    adjective
    responsible
    adverb
    responsibly

    سوال‌های رایج responsibility

    شکل جمع responsibility چی میشه؟

    شکل جمع responsibility در زبان انگلیسی responsibilities است.

    ارجاع به لغت responsibility

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «responsibility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/responsibility

    لغات نزدیک responsibility

    • - response
    • - response time
    • - responsibility
    • - responsible
    • - responsibly
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.