بیمسئولیتی، وظیفهنشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company's irresponsibility led to financial losses.
بیمسئولیتی شرکت باعث خسارات مالی شد.
His irresponsibility led to the failure of the project.
وظیفهنشناسی او منجر به شکست پروژه شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «irresponsibility» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/irresponsibility