اهمیت، قدر، اعتبار، نفوذ، شان، تقاضا، ابرام
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He stressed the importance of education.
او بر اهمیت آموزش تاکید کرد.
Oil is of great importance to our economy.
در اقتصاد ما نفت از اهمیت زیادی برخوردار است.
کلمهی «importance» در زبان فارسی بهمعنای «اهمیت»، «ارزش»، «اعتبار»، یا «ارجمندی» است و از نظر دستوری، یک اسم انتزاعی (abstract noun) محسوب میشود که از صفت important (مهم) ساخته شده است. این واژه یکی از بنیادینترین مفاهیم در زبان انگلیسی است، زیرا به درک انسان از ارزش و اولویت امور اشاره دارد؛ یعنی درجهای که یک چیز، شخص، یا رویداد در مقایسه با چیزهای دیگر از نظر ذهنی، اجتماعی یا عملی «مهمتر» تلقی میشود.
در معنای نخست، importance بهطور کلی به میزان تأثیر یا نقش یک چیز در نتیجهی نهایی یا در موقعیتی خاص اشاره دارد. مثلاً در جملهی “Education has great importance in society,” منظور این است که آموزش نقش حیاتی در پیشرفت و انسجام اجتماعی ایفا میکند. در این کاربرد، اهمیت به معنای ارزش بنیادین و غیرقابل چشمپوشی است. بنابراین، «importance» در اینجا نه فقط یک ویژگی ذهنی بلکه واقعیتی اجتماعی یا فرهنگی را بیان میکند.
از دیدگاه زبانی، importance معمولاً با حرف اضافهی of به کار میرود، مانند “the importance of time management” (اهمیت مدیریت زمان) یا “the importance of honesty” (اهمیت صداقت). این ساختار بیانگر رابطهی مالکیت معنوی است، یعنی چیزی که اهمیت دارد و موضوع تمرکز جمله است. همچنین در بسیاری از متون رسمی و دانشگاهی، برای تأکید بیشتر از عبارتهایی مانند “great importance”، “vital importance” یا “utmost importance” استفاده میشود که شدت معنای اهمیت را بالا میبرند.
در سطح فلسفی و روانشناختی، مفهوم importance به درک انسان از اولویتها و معنا مرتبط است. انسانها بر اساس ارزشها، باورها و اهداف خود تصمیم میگیرند چه چیزهایی در زندگیشان مهم است. از این منظر، «importance» بازتابی از نظام ارزشی درونی فرد است. برای نمونه، چیزی که برای یک هنرمند اهمیت دارد ممکن است برای یک دانشمند کماهمیت جلوه کند. بنابراین، importance مفهومی نسبی است و در بستر فرهنگی، شخصی و موقعیتی معنا پیدا میکند.
در متون مدیریتی و سازمانی، importance غالباً برای اولویتبندی وظایف و تصمیمگیری استراتژیک استفاده میشود. مثلاً وقتی گفته میشود: “It’s important to recognize the importance of teamwork,” جمله دربردارندهی نوعی تأکید مضاعف است — گوینده میخواهد بگوید نهتنها همکاری مهم است، بلکه درک این اهمیت نیز خود عاملی کلیدی در موفقیت است. در این معنا، importance بهصورت مفهومی عمل میکند که تصمیمگیری، برنامهریزی و ارتباطات را هدایت میکند.
در ادبیات، importance میتواند حامل بار نمادین باشد. مثلاً وقتی نویسندهای از “a man of importance” سخن میگوید، ممکن است علاوه بر موقعیت اجتماعی فرد، به نفوذ، شخصیت، یا جایگاه اخلاقی او نیز اشاره کند. در اینجا «اهمیت» صرفاً به مقام یا قدرت اشاره ندارد، بلکه به میزان تأثیر فرد در ذهن دیگران و در روایت داستانی مربوط است.
واژهی importance یادآور این نکته است که زبان چگونه ابزار طبقهبندی ارزشها و معناهاست. وقتی از اهمیت چیزی سخن میگوییم، در واقع داریم جایگاه آن را در ساختار فکری، اجتماعی و اخلاقی خود مشخص میکنیم. بنابراین، importance تنها نشانهی یک ویژگی نیست، بلکه بازتابی از نگرش و جهانبینی انسان نسبت به ارزشها و اولویتهایش است — مفهومی که به ظاهر ساده، اما در عمق خود فلسفی و بنیادین است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «importance» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/importance