وخامت
I don’t think he has any idea of the seriousness of the situation.
فکر نمیکنم او از وخامت اوضاع باخبر باشد.
Mr. McDaid said he fully accepted the seriousness of what had happened but was standing by his son.
آقای مکدید گفت که وخامت اوضاع را قبول دارد اما طرف پسرش را میگیرد.
جدیت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
In all seriousness now, I do think there's a problem here that we need to straighten out.
با جدیت تمام عرض میکنم که فکر میکنم مشکلی اینجا وجود دارد که باید به آن رسیدگی کنیم.
He loved the look of seriousness that came over her face.
عاشق جدیت برخاسته از نگاه او بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «seriousness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/seriousness