شکل جمع:
gravitiesسنگینی، ثقل، جاذبه زمین، درجه کشش، وقار، اهمیت، شدت، جدیت، دشواری وضع
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the force of gravity
نیروی گرانش، قوهی جاذبه
the gravity of his manners
متانت رفتار او
the gravity of the situation
وخامت وضعیت
the gravity of Saddam's threats
جدی بودن تهدیدات صدام
specific gravity
وزن مخصوص، چگالی
center of gravity
مرکز ثقل، گرانیگاه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gravity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gravity