با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Severity

sɪˈverəti sɪˈverɪti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    severities

معنی و نمونه‌جمله

noun C2
سختی، شدت، سخت‌گیری، دقت، خشونت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a winter of unprecedented severity
- زمستانی با شدت بی‌سابقه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد severity

  1. noun The fact or condition of being rigorous and unsparing
    Synonyms: rigor, hardness, asperity, rigorousness, austerity, grimness, harshness, strictness, rigour, severeness, sharpness, acerbity, rigidity, rigourousness, unkindness, hardheartedness, sternness, hardship, stringency, toughness, inclemency, stiffness
    Antonyms: pity, kindness, softness
  2. noun Exceptionally great concentration, power, or force, especially in activity
    Synonyms: depth, ferociousness, ferocity, fierceness, fury, intensity, pitch, vehemence, vehemency, violence
  3. noun Used of the degree of something undesirable e.g. pain or weather
    Synonyms: badness, punitiveness, severeness
  4. noun Extreme plainness
    Synonyms: austereness, severeness

ارجاع به لغت severity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «severity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/severity

لغات نزدیک severity

پیشنهاد بهبود معانی