با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Inclemency

ɪnˈklemənsi ɪnˈklemənsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سختی، شدت، بی‌اعتدالی، فقدان ملایمت، بی‌رحمی، سنگدلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inclemency

  1. noun Bitterness; said of weather
    Synonyms: raininess, storminess, coldness, rawness, harshness, weather, severity, bad weather, wintriness, arctic conditions, low temperature, inclementness
  2. noun Strictness
    Synonyms: harshness, severity, barbarity, severeness, unkindness, rigor, rigour, rigorousness, rigourousness, hardness, stiffness

ارجاع به لغت inclemency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inclemency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inclemency

لغات نزدیک inclemency

پیشنهاد بهبود معانی