گذشتهی ساده:
weatheredشکل سوم:
weatheredسومشخص مفرد:
weathersوجه وصفی حال:
weatheringآبوهوا آبوهوا
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی آبوهوا
The game was postponed because of bad weather.
چون وضع هوا بد بود مسابقه را به بعد موکول کردند.
The weather in Shiraz is mild.
آبوهوای شیراز ملایم است.
What kind of weather are we going to have tomorrow?
فردا وضع هوا چگونه خواهد بود؟
I will go, weather permitting.
اگر شرایط جوی اجازه بدهد خواهم رفت.
Abadan's dry, warm weather
هوای گرم و خشک آبادان
weather side
سمت بادگیر
از سر گذراندن، پشت سر گذاشتن، تاب آوردن، دوام آوردن، مقاومت کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We weathered the storm.
طوفان را تحمل کردیم.
He weathered the criticism and continued with his project.
او در برابر انتقادها مقاومت کرد و به پروژهاش ادامه داد.
to weather a crisis
بحران را پشت سر گذاشتن
فرسوده شدن، دچار فرسایش شدن، رنگ باختن، پوسیدن (بر اثر آفتاب و باد و باران)
The wooden fence weathered in the sun and rain until it finally cracked.
نردهی چوبی در برابر آفتاب و باران پوسید تا سرانجام ترک خورد.
Over the centuries, the statues have weathered and lost many details.
طی قرنها، مجسمهها فرسوده شده و بسیاری از جزئیات خود را از دست دادهاند.
weathered wood
چوبی که در معرض هوای آزاد قرار داده شد
با موفقیت از خطر یا دشواری گذشتن، تاب آوردن
در همه گونه آب و هوا، در شرایط جوی بد یا خوب
پیشبینی وضع هوا، پیشبینی هواشناسی
(عامیانه) برای احتراز از خطر و غیره هشیار بودن، مواظب اوضاع بودن
ناخوشاحوال، چاییده، مریضاحوال، دچار کسالت، کسل
گذشتهی ساده weather در زبان انگلیسی weathered است.
شکل سوم weather در زبان انگلیسی weathered است.
وجه وصفی حال weather در زبان انگلیسی weathering است.
سومشخص مفرد weather در زبان انگلیسی weathers است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «weather» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/weather