Weather

ˈweðər ˈweðə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    weathered
  • شکل سوم:

    weathered
  • سوم‌شخص مفرد:

    weathers
  • وجه وصفی حال:

    weathering

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable A1
آب‌و‌هوا هوا، تغییر فصل، آب‌وهوا link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی آب‌و‌هوا

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The weather in Shiraz is mild.
- آب‌وهوای شیراز ملایم است.
- Abadan's dry, warm weather
- هوای گرم و خشک آبادان
- What kind of weather are we going to have tomorrow?
- فردا وضع هوا چگونه خواهد بود؟
- I will go, weather permitting.
- اگر شرایط جوی اجازه بدهد خواهم رفت.
- The game was postponed because of bad weather.
- چون وضع هوا بد بود مسابقه را به بعد موکول کردند.
- weather side
- سمت بادگیر
نمونه‌جمله‌های بیشتر
verb - transitive
باد دادن، در معرض هوا گذاشتن
- weathered wood
- چوبی که در معرض هوای آزاد قرار داده شد
verb - transitive
متحمل شدن، دستخوش چیزی شدن
- to weather a crisis
- بحران را پشت سر گذاشتن
- We weathered the storm.
- طوفان را تحمل کردیم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد weather

  1. noun atmospheric conditions
    Synonyms:
    climate elements clime
  1. verb endure
    Synonyms:
    suffer stand bear resist withstand survive overcome get through make it pull through brave harden stick it out toughen expose acclimate grow strong season ride out grow hardened become toughened bear up against rise above bear the brunt of come through
    Antonyms:
    reject refuse

Phrasal verbs

  • weather through

    با موفقیت از خطر یا دشواری گذشتن، تاب آوردن

Collocations

  • in all weathers

    در همه گونه آب و هوا، در شرایط جوی بد یا خوب

  • weather forecast

    پیش‌بینی وضع هوا، پیش‌بینی هواشناسی

Idioms

  • keep a weather eye open

    (عامیانه) برای احتراز از خطر و غیره هشیار بودن، مواظب اوضاع بودن

  • under the weather

    ناخوش‌احوال، چاییده، مریض‌احوال، دچار کسالت، کسل

ارجاع به لغت weather

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «weather» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/weather

لغات نزدیک weather

پیشنهاد بهبود معانی