معنی get through به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی‌ها

phrasal verb C1
تمام کردن، خاتمه دادن، به پایان رساندن
phrasal verb
دوام آوردن، باقی ماندن
phrasal verb
ارتباط برقرار کردن، تفهیم کردن

مترادف و متضاد get through

phrasal verb Overcome; to endure
phrasal verb Complete; to finish
phrasal verb Be made successfully

ارجاع به لغت get through

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «get through» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/get-through

لغات نزدیک get through

- get the works
- get there
- get through
- get through to
- get to

پیشنهاد بهبود معانی

دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری