فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Amuck

əˈmʌk əˈmʌk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun adverb
    ( amok =) نوعی جنون در اثر مرض مالاریا که منجر به خودکشی می‌شود، دیوانگی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد amuck

  1. adverb crazily
    Synonyms: berserk, destructively, ferociously, frenziedly, in a frenzy, insanely, madly, maniacally, murderously, savagely, uncontrollably, violently, wildly

ارجاع به لغت amuck

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «amuck» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/amuck

لغات نزدیک amuck

پیشنهاد بهبود معانی