فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Insanely

ɪnˈseɪnli ɪnˈseɪnli

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb

دیوانه‌وار، به‌ طور جنون‌آمیز

They sometimes gabbled insanely.

گاهی اوقات دیوانه‌وار وراجی می‌کردند.

She was insanely mad.

به‌طور جنون‌آمیزی عصبانی بود.

adverb

به‌ شدت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

She gets insanely jealous if he looks at another woman.

وقتی شوهرش به خانمی دیگر نگاه می‌کند، به شدت حسادت می‌کند.

She giggled insanely.

به‌ شدت خندید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد insanely

  1. adverb extremely
    Synonyms:
    wildly violently furiously fiercely crazily stupidly irrationally idiotically ferociously

ارجاع به لغت insanely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «insanely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/insanely

لغات نزدیک insanely

پیشنهاد بهبود معانی