شکل جمع:
insanitiesحماقت، دیوانگی، بیخردی، جنون، بلاهت
War is the worst kind of insanity.
جنگ بدترین نوع حماقت است.
In moments of insanity, people often overlook the consequences of their actions.
در لحظات جنون، مردم اغلب عواقب اعمال خود را نادیده میگیرند.
Her decisions were often marked by sheer insanity.
تصمیمات او اغلب دیوانگی محض قلمداد میشدند.
She stated that ignoring the warning signs would be insanity.
او اظهار داشت که نادیده گرفتن علائم هشداردهنده دیوانگی خواهد بود.
The constant noise drove him to the brink of insanity.
سروصدای مداوم او را به مرز جنون رساند.
حقوق روانپزشکی روانشناسی قدیمی (بیماری روانی) دیوانگی، جنون، شیدایی، عدم صلاحیت عقلانی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The courtroom rejected the defendant's plea of insanity.
دادگاه دادخواست جنون متهم را رد کرد.
Many artists have struggled with the fine line between genius and insanity.
بسیاری از هنرمندان بین مرز باریکی از نبوغ و جنون در تقلا بودهاند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «insanity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/insanity