آخرین به‌روزرسانی:

Dementia

dɪˈmenʃə dɪˈmenʃə

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

پزشکی آلزایمر، فراموشی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

The nursing home specializes in caring for patients with dementia.

خانه‌ی سالمندان در مراقبت از بیماران مبتلا به فراموشی تخصص دارد.

My grandmother was diagnosed with dementia last year.

پارسال متوجه شدیم که مادربزرگم آلزایمر دارد.

noun uncountable

پزشکی دمانس، زوال عقل، کاهش عملکرد عقلانی، خِرَدسودگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Memory loss is a common symptom of dementia.

از دست دادن حافظه یکی از علائم شایع زوال عقل است.

dementia infantilis

دمانس در کودکی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dementia

  1. noun senility
    Synonyms:
    mental deterioration mental decay derangement mental disorder insanity madness Alzheimer’s disease unbalance softening of the brain personality change

ارجاع به لغت dementia

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dementia» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dementia

لغات نزدیک dementia

پیشنهاد بهبود معانی