آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Unbalance

ʌnˈbæləns ʌnˈbæləns

گذشته‌ی ساده:

unbalanced

شکل سوم:

unbalanced

سوم‌شخص مفرد:

unbalances

وجه وصفی حال:

unbalancing

شکل جمع:

unbalances

معنی unbalance

noun verb - transitive

غیرمتعادل کردن، تعادل (چیزی را) بر هم زدن، اختلال مشاعر پیدا کردن، عدم توازن، اختلال مشاعر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unbalance

  1. verb to upset
  1. verb to derange
    Antonyms:
  1. noun serious mental illness or disorder impairing a person's capacity to function normally and safely
    Antonyms:
  1. adjective

سوال‌های رایج unbalance

گذشته‌ی ساده unbalance چی میشه؟

گذشته‌ی ساده unbalance در زبان انگلیسی unbalanced است.

شکل سوم unbalance چی میشه؟

شکل سوم unbalance در زبان انگلیسی unbalanced است.

شکل جمع unbalance چی میشه؟

شکل جمع unbalance در زبان انگلیسی unbalances است.

وجه وصفی حال unbalance چی میشه؟

وجه وصفی حال unbalance در زبان انگلیسی unbalancing است.

سوم‌شخص مفرد unbalance چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد unbalance در زبان انگلیسی unbalances است.

ارجاع به لغت unbalance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unbalance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unbalance

لغات نزدیک unbalance

پیشنهاد بهبود معانی