امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Lunacy

ˈluːnəsi ˈluːnəsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
دیوانگی، جنون، حماقت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Due to his obvious lunacy, they decided not to try him.
- به‌‌دلیل دیوانگی آشکارش از محاکمه‌ی او صرف‌نظر کردند.
- Selling the house would be sheer lunacy.
- فروش خانه حماقت محض خواهد بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lunacy

  1. noun craziness, madness
    Synonyms: aberration, absurdity, alienation, asininity, dementia, derangement, distraction, fatuity, folly, foolhardiness, foolishness, idiocy, imbalance, imbecility, inanity, ineptitude, insanity, mania, psychopathy, psychosis, senselessness, silliness, stupidity
    Antonyms: saneness

ارجاع به لغت lunacy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lunacy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lunacy

لغات نزدیک lunacy

پیشنهاد بهبود معانی