آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Folly

ˈfɑːli ˈfɒli

معنی folly | جمله با folly

noun

نابخردی، ابلهی، ساده‌لوحی، نادانی، بی‌خردی، قباحت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Buying this rusted bicycle is folly.

خریدن این دوچرخه‌ی زنگ‌زده ابلهی است.

the folly of jumping before looking

نابخردی پریدن پیش از نگاه کردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد folly

  1. noun nonsense, ridiculous idea
    Synonyms:
    silliness foolishness stupidity absurdity madness craziness idiocy inanity lunacy senselessness fatuity imbecility irrationality preposterousness witlessness daftness dottiness triviality impracticality inadvisability imprudence indiscretion unsoundness vice rashness recklessness obliquity dumb thing to do dumb trick

ارجاع به لغت folly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «folly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/folly

لغات نزدیک folly

پیشنهاد بهبود معانی